۩۞۩ دلشکسته ۩۞۩

آنقدر سخت به من سنگ زدی

قامت پنــجره اینبارشکست


حیف شد حرمت دیدار شکست

 


آمدم پیش تو آهـی بکشم

 




بغض بین در و دیوار شکست


آنقدر سخت به من سنگ زدی


که دل سنگ هم انگار شکست



خواب دیدم که به دارم زده ای


گریه کردم کمر دار شکست


قلمــم حکم سرافـرازی ها



پیش تو خم شد و ناچار شکست

 

+ نوشته شده در چهار شنبه 20 بهمن 1389برچسب:شکست,بغض,حرمت,سنگ,دل,گریه,ساعت 12:58 توسط بهزاد |



شکست

 

  سنگ صبوری ام شکست  

 

 


  بر سر حوری ام شکست  

 

 


  چون که نیامدش به من  

 

 


  صنم ز دوری ام شکست  

 

 


  چون که نبودش بت من  

 

 


  کوزه اشک کوری ام شکست  

 

 


  من چه کنم ز دست او  

 

 


  که دست زوری ام شکست ... 

 

 

+ نوشته شده در دو شنبه 18 بهمن 1389برچسب:شکست,سنگ,کوزه,ساعت 14:32 توسط بهزاد |



سکوت

 

سکوت کن دلم اینجا سکوت اجباریست !!!!

اگر چه حرف و غزل از نگاهمان جاریست

همیشه عشق برایم سکوت و ابهام است

شبیه دیدن تو بین خواب و بیداریست

دلم شکست تا خدا و آه ای مردم

چقدر طعنه و زخم زبانتان کاریست

سکوت کن دلم اینجا سکوت اجباریست !!!!


+ نوشته شده در یک شنبه 17 بهمن 1389برچسب:سکوت,شکست,ساعت 20:27 توسط بهزاد |



دل شکسته

 


خــانه ات گــــردد خـراب روی سرت ،خانه خراب

 

چشــم هایت وا کــن ایـن دنیــا بود تنها ســـراب

 

ســـوختـم در آتش هجـــــر عــزیــزان این چنین

 

آتشی دیگـــر نـزن بــر من کـــه گـــردیـدم کباب

 

آن چنــان ســاییـده اند روح و تنــم ایـن غصه ها

 

نازکـم ،خــواهم شکست با یک تلنگر چون حباب

+ نوشته شده در شنبه 16 بهمن 1389برچسب:دل شکسته,خانه خراب,شکست,ساعت 15:39 توسط بهزاد |