***
***
....آنقدر مرا سرد کرد
از عشق
از خودش...
که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام
آهای! روی احساساتم پا نگذارید... لیز میخورید!!!!!!
***
***
....آنقدر مرا سرد کرد
از عشق
از خودش...
که حالا به جای دل بستن یخ بسته ام
آهای! روی احساساتم پا نگذارید... لیز میخورید!!!!!!
گريه ام را به حساب سفرم نگذاريد
دوست دارم كه به پابوسى باران بروم
آسمان گفته كه پا روى پرم نگذاريد
اين قدر آينه ها را به رخ من نكشيد
اين قدر داغ جنون بر جگرم نگذاريد
آخرين حرف من اين است، زمينى نشويد
فقط از حال زمين بى خبرم نگذاريد...
سوختم بزن باران شايد تو خاموشم کني
شايد امشب سوزش اين زخم ها را کم کني
آه باران من سراپاي وجودم آتش است
پس بزن باران شايد تو خاموشم کني